loading...

maryam99

بازدید : 132
پنجشنبه 23 بهمن 1399 زمان : 18:45

وقتی اتفاق ناگواری می‌افتد یا در موقعیتی منفی قرار می‌گیرید؛ افکار خطا و باورهای منفی شما به سرعت فعال می‌شوند و این افکار و باورهای شماست که منجر به احساسات و هیجانات منفی شما می‌شوند؛ نه آن اتفاق و موقعیت منفی. اما ممکن است نسبت به آنها ناآگاه باشید!

در این چرخه‌ی موقعیت و اتفاق - فکر و باور - احساس و هیجان، چه عواملی را می‌توانید کنترل کنید یا چه عواملی در کنترل شماست؟

ممکن است برخی موقعیت‌ها یا اتفاقات، تحت کنترل شما باشند مثلا می‌توانید وارد رابطه‌‌ ناپایداری نشوید که می‌دانید بیشتر به شما احساس ناامنی و رهاشدگی خواهد داد یا از تشنج و درگیری با افراد ناسالم خودتان را دور نگه ‌دارید.

اما برخی موقعیت‌ها و اتفاقات هستند که هم در کنترل شما نیستند یا کامل در کنترل شما نیستند و هم اینکه می‌بایستی با آنها روبرو شوید و نمی‌توانید و نبایستی از آنها بگریزید.

مثلا وقتی که لازم است در مصاحبه‌ای شرکت کنید؛ وقتی که باید برای جمعی صحبت کنید؛ وقتی کسی به شما توهین کرده است و یا در تلاشی شکست خورده‌اید؛ وقتی که در آستانه جدایی از یک رابطه ناسالم قرار دارید‌

اما شما در این وضعیت‌ها می‌توانید افکار و باورهای خود را منطقی و عقلانی‌تر کنید تا دچار هیجانات منفی نشوید یا حداقل هیجانات منفی کمتر و موقت‌تری را تجربه کنید تا به دنبال آن رفتار سالم‌تری از شما بروز داده ‌شود.

در نهایت با کمی اضطراب، در مصاحبه شرکت می‌کنید و برای جمع صحبت می‌کنید؛ قاطعانه و محترمانه با آن توهین برخورد می‌کنید و از شکست خود درس می‌گیرید و بدون ترس و وابستگی یا با کمترین رنج و آسیب، خودتان را با جدایی سازگار می‌کنید.سوالات قبل ازدواج

اما اگر باور داشته باشید که آن موقعیت‌ها و اتفاقات ناگوار، مستقیماً علت هیجانات منفی من شده‌اند؛ متوجه افکار و باورهای واسطه نمی‌شوید و مسئولیت احساسات خود را نمی‌پذیرید. اتفاقات و موقعیت‌ها بر ما تاثیر دارند اما افکار و باورهای ما تاثیر بیشتری بر احساسات و هیجانات ما دارند و در واقع علت آنها هستند.

افرادی که عقلانی زندگی می‌کنند و درست اندیش هستند؛ افکارشان را بیشتر علت اصلی احساسات خود می‌دانند؛ آنها سالم‌تر زندگی می‌کنند و کمتر به هر دلیلی ناراحت می‌شوند. البته زیستن آگاهانه و عقلانی، به معنای حذف یا انکار احساس و عاطفه نیست و این دو هم در مقابل هم نیستند.

اما نادرست اندیشان و کسانی که رفتارهای هیجانی و غیرعقلانی دارند بیشتر تحت کنترل احساسات خود هستند و ثبات عاطفی و هیجانی نیز ندارند. آنها دیگران را مقصر احساسات خود می‌دانند.

منبع: مشاوره خانواده

وقتی اتفاق ناگواری می‌افتد یا در موقعیتی منفی قرار می‌گیرید؛ افکار خطا و باورهای منفی شما به سرعت فعال می‌شوند و این افکار و باورهای شماست که منجر به احساسات و هیجانات منفی شما می‌شوند؛ نه آن اتفاق و موقعیت منفی. اما ممکن است نسبت به آنها ناآگاه باشید!

در این چرخه‌ی موقعیت و اتفاق - فکر و باور - احساس و هیجان، چه عواملی را می‌توانید کنترل کنید یا چه عواملی در کنترل شماست؟

ممکن است برخی موقعیت‌ها یا اتفاقات، تحت کنترل شما باشند مثلا می‌توانید وارد رابطه‌‌ ناپایداری نشوید که می‌دانید بیشتر به شما احساس ناامنی و رهاشدگی خواهد داد یا از تشنج و درگیری با افراد ناسالم خودتان را دور نگه ‌دارید.

اما برخی موقعیت‌ها و اتفاقات هستند که هم در کنترل شما نیستند یا کامل در کنترل شما نیستند و هم اینکه می‌بایستی با آنها روبرو شوید و نمی‌توانید و نبایستی از آنها بگریزید.

مثلا وقتی که لازم است در مصاحبه‌ای شرکت کنید؛ وقتی که باید برای جمعی صحبت کنید؛ وقتی کسی به شما توهین کرده است و یا در تلاشی شکست خورده‌اید؛ وقتی که در آستانه جدایی از یک رابطه ناسالم قرار دارید‌

اما شما در این وضعیت‌ها می‌توانید افکار و باورهای خود را منطقی و عقلانی‌تر کنید تا دچار هیجانات منفی نشوید یا حداقل هیجانات منفی کمتر و موقت‌تری را تجربه کنید تا به دنبال آن رفتار سالم‌تری از شما بروز داده ‌شود.

در نهایت با کمی اضطراب، در مصاحبه شرکت می‌کنید و برای جمع صحبت می‌کنید؛ قاطعانه و محترمانه با آن توهین برخورد می‌کنید و از شکست خود درس می‌گیرید و بدون ترس و وابستگی یا با کمترین رنج و آسیب، خودتان را با جدایی سازگار می‌کنید.سوالات قبل ازدواج

اما اگر باور داشته باشید که آن موقعیت‌ها و اتفاقات ناگوار، مستقیماً علت هیجانات منفی من شده‌اند؛ متوجه افکار و باورهای واسطه نمی‌شوید و مسئولیت احساسات خود را نمی‌پذیرید. اتفاقات و موقعیت‌ها بر ما تاثیر دارند اما افکار و باورهای ما تاثیر بیشتری بر احساسات و هیجانات ما دارند و در واقع علت آنها هستند.

افرادی که عقلانی زندگی می‌کنند و درست اندیش هستند؛ افکارشان را بیشتر علت اصلی احساسات خود می‌دانند؛ آنها سالم‌تر زندگی می‌کنند و کمتر به هر دلیلی ناراحت می‌شوند. البته زیستن آگاهانه و عقلانی، به معنای حذف یا انکار احساس و عاطفه نیست و این دو هم در مقابل هم نیستند.

اما نادرست اندیشان و کسانی که رفتارهای هیجانی و غیرعقلانی دارند بیشتر تحت کنترل احساسات خود هستند و ثبات عاطفی و هیجانی نیز ندارند. آنها دیگران را مقصر احساسات خود می‌دانند.

منبع: مشاوره خانواده

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 37
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 40
  • بازدید ماه : 113
  • بازدید سال : 275
  • بازدید کلی : 7252
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی