loading...

maryam99

بازدید : 101
پنجشنبه 2 بهمن 1399 زمان : 23:41

احساسات منفی مانند اضطراب، خشم، غم، افسردگی و... نشانه‌های هشدار هستند اما اگر شما با روشهای مقابله‌ای مثل انکار، اجتناب و سرکوب جلوی آنها را بگیرید و آنها را خاموش کنید؛ دیگر به ریشه‌های اصلی آنها نمی‌رسید!

باید ابتدا احساسات خود را در زمان حال، مشاهده کنید و بدون قضاوت بپذیرید تا دست شما را بگیرند و به ریشه‌های افکار، خاطرات، تجربیات و واقعیت‌های در پس خود برسانند.

وقتی واقعیت، مطابق خواسته و میل ما نیست و می‌خواهیم از احساسات منفی اجتناب کنیم؛ ما به دامان خیال، خرافات، امید واهی و افکار مثبت غیرواقع‌بینانه پناه می‌بریم تا شاید حقایق به شکل آنچه می‌خواهیم در بیاید! به خودمان دروغ می‌گوییم و با توجیه و فریبکاری ذهنی، واقعیت را دور می‌زنیم.

ممکن است به دامان اعتیاد، مصرف الکل، مواد روانگردان، قرص، رابطه‌های متعدد، روابط جنسی بی‌بند و بار و... کشیده شویم تا باعث شود واقعیت‌ها و مسائل را نبینیم!

اما تغییر ما زمانی شروع می‌شود که از انتظار اینکه حقایق زندگی تغییر کنند دست برداریم! اگر به هر بحرانی، عمیق نگاه کنیم؛ باعث رشد ما می‌شود چون دفاع‌های ذهنی ما را در هم می‌شکند اما اگر آن را نپذیریم و رد کنیم؛ به رشد نمی‌رسیم و از سد آن عبور نمی‌کنیم!

اگر دست از انکار، اجتناب و‌ مقاومت برداریم؛ احساسات ما سخن می‌گویند؛ توهمات کنار می‌روند و ما با شخصیت حقیقی خودمان روبرو می‌شویم. ممکن است بگویید من پذیرفتم اما باز نتیجه‌ای جز افسردگی، اضطراب و خشم برای من نداشته است! پذیرش، نه تسلیم..! پذیرش واقعی باعث تسلط شما بر احساسات می‌شود.

البته قرار نیست در مسیر تغییر، هیچ احساس بدی را تجربه نکنیم اما گاهی ما چنان در لایه‌های دفاعی ذهن فرو رفته‌ایم که برای پذیرش هیجانات منفی، روبرو شدن با واقعیت و شکستن لایه‌های مقاومت ذهن، لازم است تحت روان درمانی قرار بگیریم.

نظرات:

اینکه در مواقع خاص حمایت لازم رو از کسانیکه باید حمایتم میکردند دریافت نکردم و این باعث شد بیشتر ب خودم متکی بشم وبیشتر تلاش کنم برای حل مسائلم🍃

اینکه دوست داشتن اجباری نیس و باعث شد از هیچکس توقع نداشته باشم(بجز همسرم😁) خب هر کی از من خوشش بیاد و از وقت گذاشتن با من لذت میبره خودش بهم نزدیک میشه.دوم اینکه پذیرفتم همه عیب هایی داریم و از عیب های دیگران ناراحت نمیشم.سوم وجود احساست بد، دلتنگی، خشم و غیره رو پذیرفتم و از این احساسات ناراحت نیستم و میپذیرم جزیی از زندگی هستن.بقیه ش یادم نمیاد😂

ما همه انسانها به حکم انسان بودنمان اشتباه پذیریم، هم من و هم دیگران و دوم اینکه من مسوول صد درصد زندگیمم و سوم‌ هر رفتار دیگران با من نتیجه ی افکار، اعمال شخص من با خودم و دیگرانه.

این ویدئو راببینید: مشاوره ازدواج

احساسات منفی مانند اضطراب، خشم، غم، افسردگی و... نشانه‌های هشدار هستند اما اگر شما با روشهای مقابله‌ای مثل انکار، اجتناب و سرکوب جلوی آنها را بگیرید و آنها را خاموش کنید؛ دیگر به ریشه‌های اصلی آنها نمی‌رسید!

باید ابتدا احساسات خود را در زمان حال، مشاهده کنید و بدون قضاوت بپذیرید تا دست شما را بگیرند و به ریشه‌های افکار، خاطرات، تجربیات و واقعیت‌های در پس خود برسانند.

وقتی واقعیت، مطابق خواسته و میل ما نیست و می‌خواهیم از احساسات منفی اجتناب کنیم؛ ما به دامان خیال، خرافات، امید واهی و افکار مثبت غیرواقع‌بینانه پناه می‌بریم تا شاید حقایق به شکل آنچه می‌خواهیم در بیاید! به خودمان دروغ می‌گوییم و با توجیه و فریبکاری ذهنی، واقعیت را دور می‌زنیم.

ممکن است به دامان اعتیاد، مصرف الکل، مواد روانگردان، قرص، رابطه‌های متعدد، روابط جنسی بی‌بند و بار و... کشیده شویم تا باعث شود واقعیت‌ها و مسائل را نبینیم!

اما تغییر ما زمانی شروع می‌شود که از انتظار اینکه حقایق زندگی تغییر کنند دست برداریم! اگر به هر بحرانی، عمیق نگاه کنیم؛ باعث رشد ما می‌شود چون دفاع‌های ذهنی ما را در هم می‌شکند اما اگر آن را نپذیریم و رد کنیم؛ به رشد نمی‌رسیم و از سد آن عبور نمی‌کنیم!

اگر دست از انکار، اجتناب و‌ مقاومت برداریم؛ احساسات ما سخن می‌گویند؛ توهمات کنار می‌روند و ما با شخصیت حقیقی خودمان روبرو می‌شویم. ممکن است بگویید من پذیرفتم اما باز نتیجه‌ای جز افسردگی، اضطراب و خشم برای من نداشته است! پذیرش، نه تسلیم..! پذیرش واقعی باعث تسلط شما بر احساسات می‌شود.

البته قرار نیست در مسیر تغییر، هیچ احساس بدی را تجربه نکنیم اما گاهی ما چنان در لایه‌های دفاعی ذهن فرو رفته‌ایم که برای پذیرش هیجانات منفی، روبرو شدن با واقعیت و شکستن لایه‌های مقاومت ذهن، لازم است تحت روان درمانی قرار بگیریم.

نظرات:

اینکه در مواقع خاص حمایت لازم رو از کسانیکه باید حمایتم میکردند دریافت نکردم و این باعث شد بیشتر ب خودم متکی بشم وبیشتر تلاش کنم برای حل مسائلم🍃

اینکه دوست داشتن اجباری نیس و باعث شد از هیچکس توقع نداشته باشم(بجز همسرم😁) خب هر کی از من خوشش بیاد و از وقت گذاشتن با من لذت میبره خودش بهم نزدیک میشه.دوم اینکه پذیرفتم همه عیب هایی داریم و از عیب های دیگران ناراحت نمیشم.سوم وجود احساست بد، دلتنگی، خشم و غیره رو پذیرفتم و از این احساسات ناراحت نیستم و میپذیرم جزیی از زندگی هستن.بقیه ش یادم نمیاد😂

ما همه انسانها به حکم انسان بودنمان اشتباه پذیریم، هم من و هم دیگران و دوم اینکه من مسوول صد درصد زندگیمم و سوم‌ هر رفتار دیگران با من نتیجه ی افکار، اعمال شخص من با خودم و دیگرانه.

این ویدئو راببینید: مشاوره ازدواج

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 10
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 37
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 122
  • بازدید سال : 284
  • بازدید کلی : 7261
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی