loading...

maryam99

بازدید : 137
شنبه 4 بهمن 1399 زمان : 0:13

beh.dalaie's profile picture

بهتر است شرایطی را که واقعاً نمی‌توانید تغییر دهید؛ بپذیرید. مثلاً فرض کنید که شما در شهر یا کشوری با هوای خیلی گرم یا سرد زندگی می‌کنید. اگر هر روز از گرمی یا سردی هوا ناله کنید و غر بزنید؛ به تدریج افسرده می‌شوید.

گاهی باید بدون اینکه شرایط را قضاوت کنید؛ تنها مشاهده کنید. درگیر شدن و جنگ با شرایطی که تغییر نمی‌کند یا از سوی دیگر، اجتناب یا بی‌خیالی باعث می‌شود که نتوانید خود را با شرایط سازگار کنید. بسیاری از شرایط واقعاً در کنترل ما نیستند و تلاش برای کنترل آنها بی‌نتیجه و رنج بیهوده است.

وقتی هوا سرد است؛ بخاری روشن می‌کنیم و لباس گرم می‌پوشیم؛ زیرا سرمای هوا را که در کنترل ما نیست می‌پذیریم و خود را با آن سازگار می‌کنیم... اما اگر انتظار داشته باشیم که هوا نباید سرد باشد یا با سرمای هوا جنگ کنیم غر بزنیم و ناله کنیم یا خود را بدبخت، بدشانس و مجبور بدانیم‌ که در این مکان سرد زندگی می‌کنیم؛ به افسردگی و درماندگی مبتلا خواهیم شد.

کسانی که تا دچار بیماری می‌شوند فکر می‌کنند می‌خواهند بمیرند یا باید بمیرند! کسانی که تا کسی آنها را ترک می‌کند فکر می‌کنند بی‌ارزش شده‌اند! کسانی که موفق نشدن در یک آزمون را به معنای شکستی بزرگ تفسیر می‌کنند و خود را نالایق می‌دانند! کسانی که از هر چه خلاف میل آنها اتفاق بیفتد شدیدا رنج می‌کشند و می‌خواهند آن را کنترل کنند و... اینها کسانی هستند که حوادث را به جای مشاهده و پذیرش، قضاوت و تفسیر می‌کنند و واقعیت را نمی‌پذیرند!

چند اتفاق از زندگی‌تان را بخاطر بیاورید و تلاش کنید این بار به جای تقسیر و قضاوت آن اتفاقات، آنها را مشاهده و توصیف کنید. بعد ببینید این کار چه مزایا و معایبی برای شما دارد و چه تغییری در افکار و احساساتتان به وجود می‌آید‌.

اصلی ترین مسئله به صلح رسیدن با خودته وقتی با خودت در صلحی درصد بالایی از اتفاقات نمی تونن اثر منفی روی تو بگذارند.من سعی می کنم بیشتر خودم رو دوست داشته باشم توقعم رو تا حد ممکن پایین بیارم.خودم رو بپذیرم با همه شکست ها ناکامی ها ترد شدگی ها من قبول کردم که مقصر اتفاقات کودکیم اصلا من نبودم و مسئولیت اتفاقات بزرگ سالیم رو هم می پذیرم سرزنش کردن خودم به خاطر اتفاق های افتاده جز استرس و رنج و ضعف روحی و جسمی برای من چیزی نداره من در این مرحله از زندگیم فقط قادر به تغییر خودم هستم.

لطفا مطلبمشاوره خانواده چیست؟را بخوانید.

منبع: وبلاگ مطالب خانواده

beh.dalaie's profile picture

بهتر است شرایطی را که واقعاً نمی‌توانید تغییر دهید؛ بپذیرید. مثلاً فرض کنید که شما در شهر یا کشوری با هوای خیلی گرم یا سرد زندگی می‌کنید. اگر هر روز از گرمی یا سردی هوا ناله کنید و غر بزنید؛ به تدریج افسرده می‌شوید.

گاهی باید بدون اینکه شرایط را قضاوت کنید؛ تنها مشاهده کنید. درگیر شدن و جنگ با شرایطی که تغییر نمی‌کند یا از سوی دیگر، اجتناب یا بی‌خیالی باعث می‌شود که نتوانید خود را با شرایط سازگار کنید. بسیاری از شرایط واقعاً در کنترل ما نیستند و تلاش برای کنترل آنها بی‌نتیجه و رنج بیهوده است.

وقتی هوا سرد است؛ بخاری روشن می‌کنیم و لباس گرم می‌پوشیم؛ زیرا سرمای هوا را که در کنترل ما نیست می‌پذیریم و خود را با آن سازگار می‌کنیم... اما اگر انتظار داشته باشیم که هوا نباید سرد باشد یا با سرمای هوا جنگ کنیم غر بزنیم و ناله کنیم یا خود را بدبخت، بدشانس و مجبور بدانیم‌ که در این مکان سرد زندگی می‌کنیم؛ به افسردگی و درماندگی مبتلا خواهیم شد.

کسانی که تا دچار بیماری می‌شوند فکر می‌کنند می‌خواهند بمیرند یا باید بمیرند! کسانی که تا کسی آنها را ترک می‌کند فکر می‌کنند بی‌ارزش شده‌اند! کسانی که موفق نشدن در یک آزمون را به معنای شکستی بزرگ تفسیر می‌کنند و خود را نالایق می‌دانند! کسانی که از هر چه خلاف میل آنها اتفاق بیفتد شدیدا رنج می‌کشند و می‌خواهند آن را کنترل کنند و... اینها کسانی هستند که حوادث را به جای مشاهده و پذیرش، قضاوت و تفسیر می‌کنند و واقعیت را نمی‌پذیرند!

چند اتفاق از زندگی‌تان را بخاطر بیاورید و تلاش کنید این بار به جای تقسیر و قضاوت آن اتفاقات، آنها را مشاهده و توصیف کنید. بعد ببینید این کار چه مزایا و معایبی برای شما دارد و چه تغییری در افکار و احساساتتان به وجود می‌آید‌.

اصلی ترین مسئله به صلح رسیدن با خودته وقتی با خودت در صلحی درصد بالایی از اتفاقات نمی تونن اثر منفی روی تو بگذارند.من سعی می کنم بیشتر خودم رو دوست داشته باشم توقعم رو تا حد ممکن پایین بیارم.خودم رو بپذیرم با همه شکست ها ناکامی ها ترد شدگی ها من قبول کردم که مقصر اتفاقات کودکیم اصلا من نبودم و مسئولیت اتفاقات بزرگ سالیم رو هم می پذیرم سرزنش کردن خودم به خاطر اتفاق های افتاده جز استرس و رنج و ضعف روحی و جسمی برای من چیزی نداره من در این مرحله از زندگیم فقط قادر به تغییر خودم هستم.

لطفا مطلبمشاوره خانواده چیست؟را بخوانید.

منبع: وبلاگ مطالب خانواده

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 7
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 39
  • بازدید سال : 201
  • بازدید کلی : 7178
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی